بررسی رویکرد کلان و عملکرد مجلس یازدهم

این جلسه که روز سه شنبه ۱۰ تیرماه در محل اندیشکده سیاستگذاری امیرکبیر با حضور جناب آقای دکتر اقبال شاکری نماینده محترم مردم تهران برگزار شد، پیرامون عملکرد مجلس در یک ماه گذشته و همچنین رویکرد مجلس یازدهم در طول ۴ سال آینده بحث و گفتگو شد.

در ابتدای جلسه نیز جناب آقای صفری دبیر شورای راهبردی اندیشکده سیاستگذاری امیرکبیر گزارشی کوتاه از مجموعه اقدامات و فعالیت های این اندیشکده خدمت نماینده محترم مردم تهران ارائه دادند.

نامه «اندیشکده سیاستگذاری امیرکبیر» به رهبر معظم انقلاب در خصوص مبارزه با فساد

متن نامه به شرح زیر است:

محضر مبارک حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دامت برکاته

با سلام و احترام

پیرو فرمایشات حکیمانه حضرتعالی در ارتباط تصویری با همایش سراسری قوه قضائیه پیرامون نقش اساسی مردم در مبارزه با فساد و حمایت از گزارش‌دهندگان فساد، نکاتی چند که حاصل پژوهش‌های تئوری و میدانی اندیشکده سیاست‌گذاری امیرکبیر است را خدمتتان عرض می‌داریم:

۱٫ بی‌شک برپایی عدالت از ابتدا جزء ارزش‌های بنیادین انقلاب اسلامی بوده است و مردم سالاری دینی نیز جز در سایه عدالت معنا و مفهومی نخواهد داشت. از طرفی امروز بروز پدیده فساد سازمانی به عنوان مرضی مهلک، مسیر برپایی عدالت فراگیر را بطور جدی تحت تاثیر قرار داده است.

اگرچه بخش‌هایی از حکومت از پدیده شوم فساد رنج می‌برد اما رویکرد کلی نظام و بخصوص جهت‌گیری‌های حضرتعالی نشان داده است که اولاً؛ جمهوری اسلامی هیچ گاه با فساد کنار نخواهد آمد و تلاش برای کاهش و ریشه کنی فساد متوقف نخواهد شد، ثانیاً؛ روند اقدامات و تحولات ساختاری بخصوص در سال‌های اخیر نیز نشان می دهد که در عمل نیز روند مبارزه با فساد در جریان است.

همانطور که حضرتعالی اشاره فرمودید، مشارکت مردم در امر مبارزه با فساد از محوری‌ترین رویکردهای دینی و اعتقادی در این زمینه است به طوری که امر به معروف و نهی از منکر مردم نسبت به حاکمیت واجب شرعی بوده و در اصل هشتم قانون اساسی نیز زیرساخت‌های قانونی آن فراهم شده است.

۲٫نتایج پژوهش‌ها نشان می‌دهد، رویکرد عموم کشورهای جهان به سمت استفاده از ظرفیت‌های مردمی در جهت حل مشکلات اجتماعی بوده و امروز نیز این تحولات با سرعت بیشتری پیگیری می شود.

در نظام جمهوری اسلامی شعار مردم سالاری دینی یک مفهوم ذاتی و متصل به مبانی انقلابی و مکتبی است، اما نگاه قوای سه‌گانه در کف میدان عمل به مشارکت‌های مردمی در حوزه اداره جامعه به خصوص نظارت مردم‌سالار، بیشتر نگاهی تزئینی و تبلیغاتی بوده است و زیرساخت‌های حضور واقعی، عملاً برای مردم فراهم نشده است.

این نوع مدیریت متمرکز و جدا‌افتاده از نقش‌آفرینی مردم، در دوران پس از دفاع مقدس تقویت شد و ادامه یافت. لذا طبیعی است که امروز از طرفی در حل مسائلی چون مفاسد سازمانی که نیاز به همیاری آحاد ملت دارد، به توفیق چندانی دست نیافته باشیم و از طرفی رضایت عمومی جامعه نیز به دلیل فاصله داشتن از جریان حل مسئله کاهش یافته باشد.

۳٫حضرتعالی خود عنایت دارید که حضور و مشارکت حداکثری مردم در مدیریت و حل مشکلات جامعه بخصوص امر خطیر مبارزه با فساد نیاز به زیرساخت‌های قانونی و اجرایی متعددی دارد که فراهم ساختن آن‌ها در حیطه وظایف حاکمیت است. تحقق این امر، در گرو نقش‌آفرینی هم‌افزای قوای سه‌گانه است که اهم این اقدامات بشرح زیر است:

  • در وهله اول قوه مقننه می‌بایست زیرساخت‌های قانونی را جهت ایجاد لایه حفاظت حقوقی و مخفی ماندن هویت گزارش‌دهندگان فراهم نماید و موانع قانونی را جهت اهدای پاداش‌های مادی و معنوی برطرف نماید.
  • قوه قضائیه به عنوان پناهگاه مردم می‌بایست به محملی امن و بدون دردسر برای دریافت گزارش‌های فساد مبدل شود. این قوه باید با حفظ حریم و اطلاعات هویتی افراد و حفاظت و حمایت همه جانبه از گزارش‌دهندگان، نشان دهد که محرم اطلاعات مردم است و با پیگیری و برخورد قاطع پیرو گزارش‌های صحیح و مستند، موثر بودن نقش آفرینی‌های مردمی را به عموم جامعه نشان دهد.
  • نهایتاً قوه مجریه می‌بایست بدون اغماض نسبت به مفاسدی که ممکن است در دستگاه‌های اجرایی گزارش شود، با تمام توان وارد میدان شده و به موازات قوه قضاییه، خود برای دریافت گزارش های تخلف در دستگاه‌های مختلف پیش‌قدم شود و مسیرهای ساده گزارش‌دهی فساد را در دستگاه‌های مختلف بخصوص آن‌هایی که بیشتر محل مراجعات مردمی هستند فراهم نماید.

با این رویکرد نه تنها قوای سه‌گانه کشور نشان می‌دهند که عزم واقعی در مبارزه با فساد دارند؛ بلکه فرآیند پیگیری تخلفات با صرف وقت و هزینه بسیار کمتر و کاهش فشار بر صف پرونده‌های قوه قضائیه، انجام خواهد شد و فضای کلی ساختارهای حاکمیتی برای مفسدان ناامن می‌شود.

۴٫ چنین دغدغه‌هایی باعث شد که اندیشکده سیاست گذاری امیرکبیر، بررسی و مطالعه پیرامون موضوع حمایت از گزارش‌دهندگان فساد را به عنوان بخشی از پروژه عینیت بخشیدن به مردم‌سالاری دینی از منظرهای مبنایی، حقوقی و اجتماعی از سال ۱۳۹۵ در دستور کار اصلی خود قرار دهد.

حاصل بخشی از این مطالعات، در قالب گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی با عنوان «استفاده از ظرفیت‌های مردمی برای مبارزه و پیشگیری از فساد» در سال ۹۶ منتشر شد و بازخوردهای قابل توجهی در فضای نخبگانی کشور داشت به گونه‌ای که از آن زمان به بعد، مفهوم حمایت از گزارش‌دهندگان فساد به طور رسمی در ادبیات مسئولین و کارشناسان حوزه‌های مربوطه قرار گرفت و منجر به همراهی و مساعدت مراکز پژوهشی و رسانه‌ای فعال کشور در جهت پیشبرد این مفهوم گردید.

انتشار یافته‌ها و پاسخ به سؤالات در این زمینه، در جلسات متعدد با نهادهای پژوهشی و تصمیم‌ساز کشور، اطلاع رسانی عمومی و فعالیت‌های رسانه‌ای در این زمینه و تهیه پیش نویس طرح قانونی حمایت از گزارش‌دهندگان فساد، از دیگر اقداماتی بود که در سال‌های اخیر انجام گرفت.

بیانات اخیر حضرتعالی در همایش سراسری قوه قضاییه مبنی بر لزوم ایجاد زیرساخت‌های حقوقی در این قوه جهت تامین امنیت مادی و معنوی گزارشگر فساد و آمر به ‌معروف و ناهی از منکر نقطه عطفی در مسیر ارتقا شفافیت حاکمیت، مردمی‌سازی مبارزه با فساد و فصل‌الخطابی نسبت به نظرات مختلف و گاه مخالف نقش‌آفرینی واقعی مردم در این زمینه بود.

این موارد که نشان از نگاه راهبردی نقش مردم در جمهوری اسلامی دارد؛ موجب دلگرمی هرچه بیشتر و تلاش مضاعف این مجموعه برای پیگیری موضوعات فوق تا رسیدن به نقطه مطلوب است.

به عنوان مجموعه‌ای جوان، انقلابی و پیشرو در زمینه ارائه راهکارهای مردمی‌سازی مبارزه با فساد، به منظور تحقق حداکثری فرمایشات حضرتعالی، آمادگی خود را جهت ارائه نتایج پژوهشی و همکاری در مراحل مختلف طراحی و اجرای سیاست‌های مربوطه با قوای سه گانه حول وظایف فوق الذکر اعلام می داریم.

امید است که با تلاش بی وقفه تمامی دلسوزان مملکت و تحت رهنمون‌های حضرتعالی و همت آحاد مردم، سد فساد را که از موانع اصلی رشد کشور و تحقق اقتصاد مقاومتی است هر چه زودتر کنار زده و به سمت قله های رفیع تمدن اسلامی گام برداریم.

«نظارت‌ جمهور» چگونه به گفتمان عمومی تبدیل شد؟

حرکت به‌سمت تحقق حداکثری عدالت یکی از شعارها و آرمان‌های اصلی انقلاب اسلامی بوده و هست، با این حال و علی‌رغم آنکه تلاش‌های بسیاری طی سالهای پس از انقلاب صورت گرفته اما مردم و مسئولان ارشد نظام نسبت به وضعیت عدالت رضایت جدی ندارند.

موضوع مبارزه با فساد یکی از مهمترین پیش‌نیازها در تأمین عدالت است امّا اخبار متعددی که از فسادها طی سالهای اخیر منتشر شده، اعم از فساد سه‌هزارمیلیاردی تا پرونده فساد در بانک سرمایه  و… دست‌کم این احساس را در مردم به‌وجود آورده که مبارزه جدی با فساد در کشور انجام نمی‌شود.

بسیاری در این میان به این فکر افتادند که احتمالاً سازوکارهای مبارزه با فساد در کشور، سازوکارهای دقیق و کاملی نیست و به همین دلیل است که علی‌رغم دغدغه نظام، این مهم آن‌طور که باید و شاید به‌پیش نمی‌رود چرا که نهادسازی لازم برای مبارزه با فساد شکل نگرفته است.

برخی کشورها علی رغم اینکه فاقد مبانی دینی در حوزه نظارت عمومی هستند اما به موجب کارآمدی این ساختار از سالها قبل سازوکارهای نظارت عمومی را در سیستم حکمرانی خود تعریف کرده اند  و توانسته اند از نتایج ارزشمند آن منتفع شوند؛ به طوری که کشفیات فسادی که توسط ناظران مردمی در این کشورها انجام می شود بیش از ۹ برابر کشفیاتی است که توسط ضابطان حکومتی انجام می شود.

در ایران نیز  چند سالی است به شکل غیررسمی فضای مطالبه گری به منظور ایجاد سازوکارهای قانونی جهت حمایت از گزارش دهندگان فساد شکل گرفته است.

تسنیم: برای شروع بحث بفرمایید که اندیشکده سیاست‌گذاری امیرکبیر از چه سالی و حول چه محوری فعالیت خود را آغاز کرد؟ 

صفری : اندیشکده سیاست گذاری امیرکبیر از سال ۹۲ شروع به کار کرد و به دلیل اینکه موسسان و اعضای آن فارغ التحصیلان دانشگاه صنعتی امیرکبیر بودند، بیشتر فعالیت‌های آن حول مسائل مربوط به صنعت و انرژی شکل گرفت و وقتی عامل اصلی مشکلات در این حوزه‌ها  بررسی شد، به این نتیجه رسیدیم که اشکالات مدیریتی و فساد یکی از واضح ترین مشکلات کشور هستند. از این رو اندیشکده به طور جدی به حوزه مبارزه با فساد، شفافیت، تعارض منافع و سایر موضوعات حکمرانی نیز ورود کرد.

البته در سایر گروه‌ها و به طور ویژه خودرو و انرژی نیز ان شاءالله در آینده ی نزدیک دستاوردهای پژوهشی و راهکارهای عملیاتی درخور نظام جمهوری اسلامی رونمایی خواهد شد.

عوامل موثر در ایجاد ذهنیت «فراگیری فساد» در اذهان عمومی 

تسنیم:‌ ایده طرح سوت زنی از چه سالی در ذهن شما شکل گرفت و علت شکل گیری چنین ایده ای چه بود؟

غیرتمند : احتمالاً زیاد مشاهده کردید که در جمع‌های دوستانه یا خانوادگی یا در کوچه و خیابان وقتی پای صحبت مردم می‌نشینید سخن از این می‌شود که فساد همه جا را فرا گرفته است.

یکی از دلایلی که شاید این تصور غیرواقعی برای عده‌ای وجود دارد این است که مثلاً وقتی به شهرداری‌ها یا هر نهاد اجرایی دیگری مراجعه می‌‌کنند و با در خواست رشوه و یا موارد اینچنینی مواجه می‌شوند، با توجه به اینکه ساختارهای نظارتی کشور راهی برای پیگیری این تخلفات پیش روی آنها قرار نداده تا با این تخلفات مقابله کنند و تنها راهی که برای آنها باقی می‌ماند این است که برای مرتفع شدن مشکلشان متحمل پرداخت رشوه ‌شوند. 

به طور کلی این مسئله موجب می‌شود که فسادی که مردم در یک دستگاه اجرایی می‌بینند در ذهنشان تعمیم پیدا کرده و در نتیجه احساس ‌کنند که تمامی دستگاه‌های اجرایی کشور آلوده به فساد شده است.

اینکه چنین تصور اشتباهی به وجود می‌آید دو عامل دارد. یک عامل، کاهل بودن ساختارهای اجرایی کشور است که سازوکار نظارتی را برای گزارش‌دهی تخلفات از سوی مردم تعبیه نکرده‌اند. عامل دیگر نیز جنگ روانی و رسانه‌ای است که کشورهای متخاصمی مانند آمریکا علیه جمهوری اسلامی به راه می‌اندازند.

اما نکته قابل تامل این است که در اصل هشتم قانون اساسی نه تنها به صراحت به این مسئله اشاره شده که مردم این حق را دارند که در صورت مشاهده یک تخلف یا فساد به مقابله با آن بپردازند بلکه وظیفه آنها است که این کار را انجام دهند. یعنی در جامعه اسلامی این وظیفه به مردم محول شده که وقتی با فسادی مواجه شدند با آن مقابله کنند. البته بالتبع شیوه‌های مواجهه با تخلفاتی چون رشوه گیری و فساد در دستگاه‌های اجرایی متفاوت است.

در اصل هشتم قانون اساسی تصریح شده است که امربه معروف و نهی از منکر مسئله‌ای همگانی است؛ به طوری که مردم نسبت به مردم، حاکمیت نسبت به مردم و مردم نسبت به حاکمیت مکلف به اجرای این اصل مترقی اسلامی هستند. ولی متأسفانه معنایی که در عرف جامعه ما از امر به معروف و نهی از منکر چه سهواً و چه عمداً نهادینه شده، صرفاٌ در مسائلی نظیر بدحجابی یا  روزه‌خواری خودش را نشان داده است.

ضرورت التزام به امر به معروف و نهی از منکر از منظر امام علی (ع)

البته مسئله حجاب نیز در جای خود مهم است منتها وقتی که به فرمایشات حضرت امیر به عنوان شخصی که شیوه حکومت‌داری ایشان به عنوان الگویی برای جمهوری اسلامی مطرح است، نگاه می‌کنیم، ایشان سخنان عمیقی راجع به امر به معروف و نهی از منکر دارند. به طور مثال ایشان در یکی از حکمت‌های نهج البلاغه فرموده‌اند که امر به معروف و نهی از منکر بعضاً از جهاد نیز مقام بالاتری دارد.

وقتی به ادامه سخن ایشان دقت می‌کنیم آنجا که  در لحظات پیش از شهادت به امام حسن و امام حسین (علیهما سلام) می فرمایند اگر امر به معروف و نهی از منکر از میان شما برود، اشرار بر شما حاکم خواهد شد، مشخص است که نگاه ایشان به امر به معروف و نهی از منکر و نقش مردم در مقابله با فساد نگاه بسیار بسیطی است و نگاهی است که به هیچ عنوان محدود به بدحجابی و روزه خواری نمی‌شود و معتقدند که با هر فسادی اعم از فساد سیاسی و اقتصادی در قالب منکر باید با جدیت برخورد کرد. 

پس از پیروزی انقلاب و تاسیس جمهوری اسلامی با رای مردم،  این مبانی در نظر گرفته شد. به طوری که در اصل هشتم قانون اساسی این مبانی گنجانده شده است.

بنابراین جمهوری اسلامی از نظر تئوریک و نظری نه تنها مشکلی با پیاده‌سازی اصل امر به معروف و نهی از منکر در بعد فساد‌های سیاسی و اقتصادی نداشته بلکه بر اجرای آن نیز تاکید کرده است اما در اجرایی کردن این اصل مترقی و تشکیل ساختارهای لازم توسط برخی کارگزاران متاسفانه موفق نبوده که این عدم توفیق موجب شده  با مشکلات مختلفی از جمله این که با احساس و ادراک  فراگیری فساد در افکار عمومی مواجه شویم. در صورتی که این احساس فساد نسبت به واقعیتی که از فساد در کشور وجود دارد بسیار فراتر است.

نبود قانون بعضاً موجب جابجایی جایگاه مفسد و گزارش دهنده فساد شده است

یکی از مشکلات دیگری که نبود ساختارهایی برای پیاده سازی اصل امربه معروف و نهی از منکر ایجاد کرده این است که  عده‌ای بر اساس ارزش‌های دینی و اخلاقی که به آن اعتقاد دارند و تعصب مثبتی که بر روی برطرف شدن دغدغه های مردم و توفیق جمهوری اسلامی دارند وقتی با مفسدانی در ساختارهای اجرایی مواجه می‌شوند اقداماتی می‌کنند که بعضاٌ این تحرکات مورد تأیید قانون نیست و به همین جهت به جای آنکه پیگیری یک تخلف یا فساد در دستگاه‌های اجرایی منجر به محکومیت فرد مفسد یا متخلف شود، فرد افشا‌کننده فساد  را با مشکلات حقوقی مواجه می‌کند که علت اصلی آن نبود قانون و ساختارهای درست و اجرایی برای این موضوع است.

اگر حتی نگاه دینی هم نداشته باشیم یعنی به طور کلی نگاه نتیجه گرایانه به مسئله داشته باشیم نیز،  وقتی تجربیات کشورهایی که از نظارت مردمی استفاده بهینه کرده‌اند را بررسی می‌کنیم متوجه می‌شویم که استفاده از این شیوه بسیار کارآمدتر از شیوه‌های نظارت متمرکز است.

به طور مثال وقتی شما می‌بینید در کشوری ۵۰ درصد مفاسدی که کشف شده از طریق گزارش‌های مردمی بوده و در حال حاضر حدود ۶ الی ۷ درصد سازمان‌های نظارتی آن کشور در کشفیات تخلفات و مفاسد دستگاه‌های اجرایی نقش دارند، به خوبی در می‌یابید که نظارت مردمی می‌تواند  چه تاثیر شایانی در کشف مفاسد داشته باشد.

مفاسد اقتصادی , پرونده «عدالت؛ حرکت از نو» ,

مردم سالاری صرفاً پای صندوق های رأی معنی نمی شود

از سوی دیگر ما معتقد به نظام جمهوری اسلامی هستیم و مردم سالاری دینی را درون مایه این سیستم حکم‌رانی می‌دانیم. وقتی شما از مردم سالاری دینی صحبت می‌کنید و به بیان رهبر انقلاب که می‌فرمایند عمیقاً به مردم سالاری دینی معتقد هستند و این اعتقاد صرفاً در کلام ایشان نیست، بحثی که مطرح می‌شود  این است که ما باید ساختارهای مردم سالار نیز داشته باشیم و  باید ساختارهای اجرایی کشور نیز مردم سالار باشند. سوت زنی یا نظارت مردمی یکی از این بخش‌ها است و به طور کلی باید در دیگر حوزه‌ها نیز به سمت کمک گرفتن هر چه بیشتر از مردم و نقش دادن بهینه به آنها در شئون مختلف حکمرانی کشور باشیم. 

بنابراین مردم سالاری به طور صرف در صندوق‌های رای معنی نمی‌شود و باید در حوزه‌های دیگر نیز از ظرفیت عظیم مردم که معتقد به انقلاب و اسلام و سرافرازی ایران هستند استفاده کنیم. 

جمیع شرایطی که عرض شد اندیشکده امیر سیاست‌گذاری امیرکبیر را  بر آن داشت تا از سال ۱۳۹۵ به صورت پژوهشی و عملیاتی به موضوع نظارت مردمی ورود کرده و در جهت پیاده سازی این ساختار در کشور دستور کارهای مشخصی را برای خود تعریف کند تا بتواند در نهایت طرح جامعی برای اجرایی شدن آن در کشور ارائه دهد. 

سال ۹۶؛ تدوین اولین گزارش مبسوط اندیشکده امیرکبیر در حوزه سوت زنی

تسنیم:در مسیر پژوهش‌های صورت گرفته در حوزه سوت‌زنی، آیا از طرح و الگوی خاصی استفاده کردید؟

پرنیان : بله، واقع امر این است که در مسیر پژوهش‌ها بر روی کشورهایی که سابقه ایجاد سازوکارهایی جهت پیاده سازی نظارت مردمی را داشتند، مطالعاتی انجام شد. همچنین مبحث بسیار گسترده‌ای که زمان زیادی را نیز صرف آن کردیم، مطالعه بر روی مبانی دینی این طرح بود و اینکه از نظر دینی و اسلامی نگاهی که به این سازوکار می‌شود چگونه است، که با جلساتی که گذاشته شد و مطالعاتی که صورت گرفت به این نتیجه رسیدیم که این ساختارها در حکمرانی همان امر به معروف و نهی از منکری است که در مبانی اسلامی ما به آن تأکید شده است.

مضاف بر این در حوزه مبانی حقوقی، قانونی و قضایی جلسات متعددی با  اساتید حوزه و دانشگاه صورت گرفت و در نهایت پژوهش‌هایی که انجام شده بود، منجر به طرح‌هایی شد که هم اکنون در دسترس پژوهش‌گران و دغدغه‌مندان این حوزه است.

اولین گزارش مبسوط اندیشکده در حوزه سوت‌زنی در کشور در سال ۹۶ تدوین و  پس از آن از سوی مرکز پژوهش‌های مجلس نیز منتشر شد و آنجا بود که کار پژوهشی تا حد خوبی تمام شد و احتیاج بود که نتایج این پژوهش‌ها  در اختیار افراد تاثیرگذار در حوزه حکمرانی کشور قرار گیرد. در همین راستا جلساتی را با مدیران و اساتید دانشگاهی که در حوزه حکمرانی فعالیت می‌کردند، برگزار کردیم. 

تسنیم: در این سالها در مسیر پژوهش و طرح مسئله در حوزه سوت زنی با چه چالش هایی روبرو بودید؟ به طور مثال آیا طیف یا گروه هایی بودند که با اطلاع از موضوع پژوهش شما در این مسیر سنگ اندازی داشته باشند یا بالعکس از شما حمایت کرده باشند؟

غیرتمند : در خلال جلساتی که به منظور توضیح طرح برگزار شد، بازخوردهای متفاوتی را دریافت کردیم؛ به طوری که برخی‌ها از طرح کلی ما استقبال کردند و برخی دیگر رغبتی به پژوهش انجام شده از سوی اندیشکده نشان ندادند و به صورت کلی جمع بندی ما این بود که برای به نتیجه رساندن این طرح باید از ظرفیت فضای رسانه‌ای کشور نیز استفاده شود.

اما نکته جالب این  بود که در بحبوحه فعالیت اندیشکده در حوزه سوت‌زنی و تلاش برای رسانه‌ای کردن این موضوع، یکی از مدیران خبرگزاری تسنیم با اندیشکده تماس گرفت و درخواست همکاری مشترک با ما به منظور رسانه ای کردن طرح را مطرح کرد و  همین مسئله بابی شد برای اینکه امروز شاهد آن هستیم که مسئله سوت‌زنی به گونه‌ای تبدیل به مطالبه عمومی و رسانه‌ای شده که مقامات عالی کشور نیز مشخصاً درباره آن اظهار نظر می‌کنند.

مضاف بر این نوع نگاهی که به برخی رسانه‌ها نیز وجود دارد با این اتفاق تغییر کرد. چرا که تا پیش از آن کمتر پیش آمده بود که  یک رسانه خود به دنبال طرح‌های مترقی برای جریان سازی رسانه‌ای باشد. همچنین صداوسیما نیز به دنبال خبرگزاری تسنیم پای کار مطرح کردن این طرح آمد که این همکاری منجر به شکل‌گیری  باوری شد که  امکان این وجود دارد که یک طرح درست و متقن توسط اندیشکده‌ای جوان تدوین  شود و مورد حمایت رسانه ای قرار گیرد. البته همانطور که اشاره کردم، در مسیر رسانه‌ای کردن و تحقق  مقوله حمایت  از گزارش‌گران فساد سنگ‌اندازی‌هایی هم شده است.

مفاسد اقتصادی , پرونده «عدالت؛ حرکت از نو» ,

علل تعلل دستگاه های مختلف کشور در بحث اجرای طرح های تحول خواهانه 

تسنیم: از نظر شما طرح حمایت از گزارش‌دهندگان فساد می تواند چه تاثیر عینی در امید بخشی به فضای عمومی جامعه داشته باشد؟

صفری : این طرح، پروژه‌ای تحول گرایانه است و همانطور که  رهبر انقلاب فرمودند تحول خواهی به معنای راضی نبودن از وضع موجود است در عین حال که  این مسئله صرفاً به معنای اعتراض به وضع موجود نیست. اولین لازمه تحول خواهی انتقاد پذیری است. به این معنا که شما ابتدا باید ظرفیت پذیرش نقد را داشته باشید که در غیر این صورت  اگر هیچ نقدی را به خودتان وارد ندانید، راه تحول بسته خواهد شد.

در اجرای طرح‌های تحول خواهانه بعضاً دستگاه‌های مختلف دچار تعلل سهوی و عمدی در صدور مجوز می‌شوند. اینکه عرض می‌کنم امکان تعلل عمدی وجود دارد به این دلیل است که به هر حال دستگا‌های اجرایی و نظارتی  با صدور مجوز و تصویب قانون در واقع مسیر نقد علیه خودشان را  هموار می‌کنند.

اما آقای رئیسی از زمان روی کار آمدن به عنوان رئیس جدید دستگاه قضایی نشان داد که به این تحول خواهی قائل است و اتفاقاً یکی از مراکزی که ارتیاط مستقیمی با  طرح حمایت از گزارش‌ دهندگان فساد دارد،  قوه قضاییه به عنوان مأمن مردم است. اینکه حجت‌الاسلام رئیسی چه در رسانه‌ها و چه با اطلاعاتی که ما داریم به شکل عملیاتی، از این طرح حمایت کرده‌اند، موجب دلگرمی نیروهای تحول خواه برای ادامه دادن این راه و مطرح کردن طرح‌های تحول‌گرایانه دیگر شده است.

سخنان اخیر رهبر انقلاب درباره نظارت عمومی که در مجمع سراسری دستگاه قضا  مطرح شد نیز به واقع موجب دلگرمی ما شد. در شرایطی که رهبری نیز نسبت به این طرح دید مثبتی دارند و همانطور که ما استنباط کرده بودیم ایشان نیز این طرح را مصداق عملی امر به معروف و نهی از منکر قلمداد می‌کنند، دیگر جای هیچ شک و شبهه‌ای را باقی نگذاشت برای اینکه ما به شکل جدی‌تر و منسجم‌تر وارد گود شویم و به نهادها و دستگاه‌های مختلف که خواستار اجرایی شدن این طرح هستند، کمک کنیم. 

البته مسئله که در این مسیر وجود دارد آفتِ‌ “بد اجرا شدن” این طرح است. ممکن است به طور کلی یک طرح از نظر تئوری خوب باشد ولی از آنجا که در مرحله اجرا توجه کافی و وافی از سوی دستگاه‌های ذی‌ربط صورت نگیرد، منجر به عقیم ماندن طرح  در مرحله عملیاتی شدن آن  شود.

سه مولفه تاثیرگذار در مسئله سوت زنی 

تسنیم: اساسا در مقوله سوت‌زنی چه مباحثی به عنوان حساسیت‌های اجرایی باید رعایت شود؟

غیرتمند : در مسئله سوت‌زنی سه مولفه عمده وجود دارد که باید به آن دقت ویژه‌ای شود.یکی از این مولفه‌ها مسئله حمایت و تشویق گزارش‌دهندگان فساد است؛ به طوری که  شخص گزارش‌گر از لحاظ قانونی و در عمل از حمایت‌هایی برخورد باشد که مانع تعرض به مراحل مختلف گزارش‌دهی شود. حال می‌خواهد این تعرض در تهدید جانی مصداق پیدا کند  و یا اینکه فرد در معرض اخراج و یا کسر از حقوق قرار گیرد.

مسئله بعدی، شیوه گزارش‌گیری است. مسیری که یک گزارش‌گر می‌تواند در آن گزارش مستند خود در ارتباط با فساد یا تخلف انجام شده در یک دستگاه اجرایی را به ثبت برساند، علاوه بر آسان بودن باید امنیت لازم برای فرد گزارش‌گر را تضمین کند. از سوی دیگر این مسیر باید سازوکاری دوطرفه داشته باشد. به این معنا که اگر شخصی قصد  ثبت گزارش تخلف یا فسادی را داشت، به راحتی بتواند این کار را انجام دهد و اطمینان خاطر داشته باشد که گزارش او به شکل امن به دست سازمان‌های نظارتی می‌رسد و شخص یا دستگاهی که نسبت به فساد یا تخلف او گزارشی انجام شده، از هویت وی آگاه نمی شود.

از سوی دیگر نتیجه گزارشی که فرد انجام می‌دهد نیز به سمع و نظر وی برسد. یعنی اینطور نباشد که  فرد گزارش‌‌گر پس از ثبت گزارش خود،  از مراحل پیگیری این گزارش بی‌اطلاع بماند و اگر گزارشی نیز به ثبت رسید یک مهلت بررسی محدود و مشخص بر اساس امکاناتی که وجود دارد، تعیین شود و پس از این مهلت نتایج بررسی‌ها به فرد گزارش‌گر نیز داده شود.

نقش رسانه ها در میزان موفقیت و اثرگذاری سوت زنی

مولفه سوم بحث رسانه‌‌ها و فرهنگ سازی و تبدیل به ارزش کردن مقوله گزارش‌دهی فساد است. به طور کلی رسانه‌ها نقش بسیار مهمی در هدایت افکار عمومی دارند.به همین جهت  رسانه‌ها با ظرفیتی که در اختیار دارند می توانند در تبدیل گزارش کنندگان فساد به عنوان قهرمانان ملی نقش مؤثری داشته باشند و نظارت عمومی را به گونه‌ای تبلیغ کنند که به فرهنگ عمومی کشور تبدیل شود؛ به طوری که اگر  فردی یک تخلف را گزارش کرد اطرافیان او، وی را متهم به آدم‌فروشی نکنند. 

همان طور که در برخی کشورها فیلم‌های سینمایی و همایش‌هایی رسانه‌ای به منظور نهادینه کردن فرهنگ سوت‌زنی در جهت قهرمان‌سازی از گزار‌ش‌دهندگان فساد ساخته می‌شود.  بنابراین نوع برخورد رسانه‌ها با این مقوله بسیار مهم است. از سوی دیگر یکی دیگر از وظایف رسانه‌ این است که از سازمان‌های نظارتی که گزارش‌ها مردمی را دریافت می کنند،  مطالبه کنند تا بررسی‌های صورت گرفته از سوی دستگاه‌‌های نظارتی در ارتباط با گزارش‌ها به شکل شفاف و دقیق به اطلاع افکار عمومی برسد. بنابراین توجه به جمیع مواردی که عرض شد منجر به این می‌شود که گزارش‌دهی فساد به یک امر موفق در کشور تبدیل شود و در صورتی که هر یک از این موارد در کشور وجود نداشته باشد نه به طور کلی ولی مسلما‌ً موجب این می‌شود که بخشی از کار آنطور که باید و شاید به انجام نرسد.

مفاسد اقتصادی , پرونده «عدالت؛ حرکت از نو» ,

تسنیم:‌ سؤالی که برخی‌ها مطرح می‌کنند این است که اساساً چرا مردم باید در بحث مبارزه با فسادِ دستگاه‌های اجرایی و حاکمیتی دخالت داشته باشند؟

پرنیان :‌ هرجا مردم وارد صحنه شدند ما موفق بودیم. حتی اتفاقاتی در ذهنمان هست که برخی مسئولان نتوانستند نمره ی قبولی بگیرند ولی مردم با ورود خودجوش و به موقع خود موجب حل شدن موضوع شدند.در انقلاب اسلامی سال ۵۷ مردم بودند که بدون ترس از تهدیدهای پهلوی به خیابان آمدند یا در جنگ تحمیلی مردم بودند که با حضور خود اتقافات را خلاف تصور قدرت‌های خارجی رقم زدند. با توجه به پیشینه  حرکت‌های مردمی در جمهوری اسلامی به نظرم اگر سوالی هم هست باید برعکس پرسیده شود که چرا نباید از ظرفیت‌های مردمی در مبارزه با فساد استفاده کرد؟!

علاوه بر موارد ذکر شده وقتی مزیت‌ها و معایب نظارت متمرکز و غیر متمرکز را بررسی می‌کنیم این نکته نمایان است که دقیقاً در مواردی که نظارت متمرکز نتوانسته به خوبی عمل کند نظارت مردمی بوده که راه گشایی بوده است.

به طور مثال در نظارت متمرکز امکان رشوه دادن به مأمور وجود دارد و یا امکان مخفی ماندن برخی شواهد از چشم بازرس هست ولی در نظارت عمومی کارمندی که در شرکت کار می‌کند هم ناظر محسوب می‌شود و دیگر نمی‌توان چیزی را از چشم او مخفی کرد و یا نمی‌توان همه  کارمندان و یا ارباب رجوع را با رشوه تطمیع کرد که چشمان خود را روی فسادی که در حال رخ دادن است ببندند.

علاوه بر موارد گفته شده واضح است که سازمان‌های نظارتی هم منابع محدودی دارند و هم منابع مالی محدودی و امکان وجود بازرس در همه ی نقاط وجود ندارد که این مسئله نیز با استفاده از نظارت مردمی و ایجاد ساختار های آن حل خواهد شد.

۹۹/۰۴/۱۸

ارائه اندیشکده سیاستگذاری امیرکبیر، برترین ارائه دومین رویداد”با اندیشه ورزان”

دومین رویداد با اندیشه ورزان به میزبانی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری در تاریخ ۷ اسفند ۱۳۹۸ برگزار گردید. در این رویداد ۶ موضوع برتر فصلنامه جامع اندیشگاهی ارائه شده و مورد بحث و گفتگو قرار گرفت.
در پایان این رویداد و با نظرسنجی انجام شده در بین کارشناسان، ارائه “تدوین راهبرد تجارت انرژی در شرایط تحریم و ارائه راهکارهای فنی-عملیاتی ” که یکی از محصولات گروه انرژی اندیشکده سیاستگذاری امیرکبیر در سال ۹۷-۹۸ بود به عنوان ارائه اول برگزیده شده و مورد تقدیر قرار گرفت.



تحریم‌ها فرصتی برای رفع مشکلات ساختاری کشور است

برای رونق یافتن تولید نیاز است تا موانع پیش روی آن را شناسایی و در جهت رفع آن‌ها قدم برداریم. برخی از این موانع متوجه ساختارهای موجود در کشور و برخی متوجه شرکت‌های تولید کننده است که توجه و التزام هر دو وجه می‌تواند راهگشای رشد اقتصادی و رونق تولید شود.
وجود تحریم‌های ظالمانه در چند سال اخیر فشارهای زیادی را بر کشور تحمیل کرده اما از سویی به خوبی مشکلات ساختاری موجود در کشور را نمایان کرده که در صورت رفع این موانع نه تنها تحریم‌ها را به دید تهدید نباید دید بلکه می‌توان به عنوان فرصتی تلقی کرد تا این مشکلات ساختاری را که هرگز در سیر عادی کشور قابل شناسایی نیستند را رفع کرد. در این صورت روند رشد اقتصادی کشور دیگر از جنبه مشکلات ساختاری داخلی تحت فشار قرار نمی گیرد.

وجود سودهای بالا در فعالیت‌هایی همچون سرمایه‌گذاری در مسکن و سکه مانع ورود پول به چرخه تولید می‌شود

وجود سودهای بالا در فعالیت‌هایی همچون سرمایه‌گذاری در مسکن، سکه، سپرده گذاری در بانک‌ها مانع ورود پول به چرخه تولید می‌شود و از سویی پول‌های موجود در چرخه تولید نیز به دلیل بازدهی کمتر به این بازارها سوق پیدا می‌کنند. وضع مالیات‌های سنگین برای غیرجذاب کردن سود در این نوع سرمایه‌گذاری‌ها و همچنین کاهش سود بانکی راه‌حل سوق‌دادن سرمایه‌ها به سوی تولید است.

کشور به دلیل اثرات دوره ای تحریم‌های بین المللی، تورم‌های ناگهانی و وضع برخی قوانین شبانه، اقتصاد غیر قابل پیش‌بینی دارد که منجر به عدم ورود سرمایه‌ها به تولید می‌شود؛ زیرا با توجه به بلندمدت بودن تولید برای ثبات سودآوری نیاز به ثبات اقتصادی است و می‌توان وجود اکثر شوک‌های تورمی را همزمان با وضع تحریم‌ها دانست و این به این معنی نیست که تحریم‌ها به خودی خود زیربنای شوک‌های تورمی هستند بلکه تنها نمایانگر کنترل دستوری تورم در بازه‌ غیرتحریمی است. رشد فزاینده نقدینگی در کشور که عمدتا متاثر از سودهای بالای بانکی است منجر به این تورم‌ها می‌شود. ضمن اینکه وضع قوانین یک شبه همچون ممنوعیت یا آزادسازی واردات و صادرات کالاها ضربه مهلکی به صنایع مرتبط می‌زند و تا حدامکان باید وضع این گونه قوانین به حداقل برسد و قبل از آن تمام جوانب سنجیده شود‌.

بیمه و مالیات به خودی خود موانع تولید نیستند و حتی می‌توانند منجر به چرخش مناسب برای رونق تولید شوند اما به عنوان عوامل بالابرنده قیمت تمام شده محصول هستند که باید سازوکار مناسبی را برای اخذ آن‌ها در نظر گرفت که می‌توان با اصلاح ساختار آن‌ها معضلات ناشی از بیمه و مالیات را به حداقل رساند.

قوانینی همچون قانون حداکثر استفاده از تولید داخل، قانون مناقصات و قانون بهبود محیط کسب و کار نیاز به تغییراتی دارند یا در حال حاضر سازوکار اجرایی خوبی برای عملیاتی شدن تعریف نشده است. به عنوان مثال قانون حداکثر استفاده از تولید داخل در خرداد ماه سال ۱۳۹۸ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و بندهای بسیار مفیدی برای رونق یافتن تولید در آن گنجانده شده و تا به این لحظه هیچ سازوکار اجرایی برای آن تدوین نشده است. 

در کشور با وجود مواردی همچون ثبت اختراع اما همچنان از حقوق مالک به خوبی دفاع نمی‌شود. توجه به ایجاد بازوی عملیاتی قوی برای پیگیری حقوق مالکیت تولید کنندگان و سازندگان بسیار ضروری است‌‌.

بالابودن قیمت تمام شده برخی از محصولات تولید شده داخلی در مقایسه با نمونه‌های وارداتی منجر به عدم رقابت‌‌پذیری نمونه ساخت داخل با نمونه وارداتی است که در صورت بهینه سازی روند تولید برای کاهش قیمت تمام شده توسط شرکت‌های دانش‌بنیان می‌تواند راهگشای خوبی برای این معضل باشد. از سویی برخی از صنایع در کشور به صورت غیرمتوازن توسعه پیدا کرده‌اند به گونه‌ای که قدرت رقابت‌پذیری را کاهش داده است؛ به عنوان مثال صنایع فولادی کشور که نیاز به آب بسیار زیاد دارند و از سوی دیگر اهداف صادراتی بالایی نیز دارند و به جای توسعه در مناطق جنوبی کشور عمدتا در مناطق مرکزی کشور توسعه پیدا کرده‌اند که توجه به این نکات نیز می‌تواند منجر رقابت‌پذیرتر شدن محصولات تولیدی داشته باشد.

۹۹/۰۱/۲۳

نقش صادرات گاز در قوی شدن اقتصاد

یک بخش مهمی از اقتصاد ما، اقتصاد نفتی و در واقع اقتصاد وابسته به نفت است و رفع این وابستگی، همواره یکی از دغدغه‌های مقام معظم رهبری بوده و در سخنرانی‌های متعددی، ایشان بیان کرده‌اند که اقتصاد کشور باید از نفت مستقل شود.

البته در خصوص استقلال اقتصاد از نفت، گاها اشتباه برداشت‌هایی صورت می گیرد؛ برخی این استقلال اقتصادی یا اقتصاد بدون نفت را اینگونه تفسیر و برداشت می کنند که ما نفتی تولید نکنیم یا نفتی صادر نکنیم، بلکه در واقع باید اینگونه به این موضوع نگریست که وابسته نبودن اقتصاد به نفت به این معناست که درآمدهای جاری و هزینه‌کردهای عمومی دولت از محل درآمدهای ارزی نفت تأمین نشود؛ بلکه درآمدهای نفتی ما به حوزه های سرمایه گذاری و توسعه اختصاص یابد، تا اگر روزی لازم شد که ما درِ چاه‌های نفت را ببندیم و یا لازم شد تا صادرات نفت‌مان را متوقف کنیم، ضربه‌ای به اقتصاد ما وارد نشود و این به معنای عدم وابستگی به نفت است.

اگر ما می خواهیم کشوری توسعه یافته داشته باشیم، باید حداکثر میزان بهره‌گیری از نفت را حتی در بُعد صادرات داشته باشیم، اما به جای اینکه به صورت خام آنرا بفروشیم، باید نفت خام را به سمت پالایشگاه‌ها و صنایع پایین دستی برده و از آن ارزش افزوده بیشتری تولید کرده و از این محل، کشور را توسعه دهیم.

در بحث صادرات نفت خام، چون محموله‌ها عمدتا محموله‌های بزرگی است و مقصدهای مشخصی دارند و تراکنش های مالی نیز عمدتا تراکنش‌هایی بزرگ است، فرآیند صادرات قابلیت تحریم دارد و چون بازار نفت در حال حاضر با ظرفیت مازاد مواجه است و کشورهای خریدار نفت نیز با اعمال تغییراتی نه چندان بزرگ، می توانند نوع نفت خوراک پالایشگاه را تغییر دهند، امکان جایگزینی نفت ایران در این بازار سیال نفت وجود دارد.

در حالی که در دو دوره تحریم نفتی، صادرات نفت ما متأثر از تحریم‌ها شد، صادرات فرآورده‌های نفتی ما نه‌تنها کاهش نیافت بلکه افزایش پیدا کرد و نشان از این است که پتانسیل بالایی در صادرات فرآورده داریم که تحریم پذیری اش نسبت به نفت خام به شدت کمتر است، چون بازار نفت زیرساخت تحریم اش وجود دارد، چون محموله های نفتی عمدتا بزرگ است و مقصد ها معمولا مشخص و محدودند و تقریبا ۴۰ تا ۵۰ پالایشگاه با ایران کار می کنند، این مسائل همه باعث می شود که زیرساخت تحریم و رصد صادرات نفت ایران ممکن باشد؛ اما فرآورده های نفتی بازار خُردی دارد و متنوع و گسترده هستند و تراکنش های مالی نیز در این بازار به همان نسبت خرد است و پتانسیل بالایی نیز در منطقه ما وجود دارد.

یک راهکار میان مدت این است که نفت خام را با احداث پالایشگاه در زنجیره ارزش به فرآورده های نفتی تبدیل کنیم ، ضمن اینکه اگر حجم قابل توجهی از سوخت یک کشور را تأمین کنیم، می توانیم بگوییم یک شریان حیاتی از آن کشور در اختیار ماست و هر ساله حجم قالب توجهی پول در گردش داریم که می توانیم اقتصاد آن کشور را تحت تأثیر قرار دهیم و در بحث افزایش ارزش افزوده نیز می توانیم نفتایی که در پالایشگاه ها تولید می شود را به پتروشیمی ها ببریم و به محصول با ارزش افزوده بیشتر تبدیل کنیم.

این کارشناس انرژی با بیان اینکه “می توانیم درآمدهایی تا چندبرابر نسبت به صادرات نفت خام از این محل بدست آوریم”، گفت: با افزایش زنجیره ارزش هم درآمد بالاتری کسب می کنیم و هم تحریم پذیری مان را کم می کنیم.

ما اگر می‌خواهیم اقتصادی قوی داشته باشیم، باید همانطور که سیاست‌های کلان اقتصاد مقاومتی تأکید کرده، از اقتصاد نفتی به اقتصادی درون‌زا برسیم؛ یعنی جایگزین‌هایی به جای درآمدهای صادرات نفت خام در اقتصادمان ایجاد کنیم، که این جایگزین‌ها باید درون‌زا و پایدار باشند و عدم قطعیت و وابستگی آنها به خارج از کشور باید کم باشد.

بحث قوی شدن اقتصاد و کاهش وابستگی به نفت را اگر بخواهیم در حوزه انرژی دنبال کنیم، باید نگاهی به سبد انرژی کشور داشته باشیم؛ عمده تولید انرژی کشور در حال حاضر نفت خام و گازطبیعی است.

عمده گازطبیعی را داریم در داخل کشور مصرف می کنیم و ارزش افزوده قابل  توجهی از این محل، عاید کشور نمی شود و بیشترین درآمدی که از انرژی بدست می‌آوریم از محل صادرات نفت خام است.

صادرات نفت که دو دوره تحریم ها علیه آن اعمال شد، نشان داد که درآمدی پایدار و قابل اطمینان نیست؛ چرا که دو دوره آمریکا توانست نفت ما را تحریم کرده و درآمدهای نفتی کشور را تحت تأثیر قرار دهد؛ راهکاری که در میان مدت و بلندمدت باید اتخاذ کنیم این است که درآمدهای ارزی از محل صادرات نفت خام را با درآمدهایی پایدارتر و قابل اعتمادتر که تحریم پذیری شان کمتر است، جایگزین کنیم.

ما تجربه دو دوره تحریم را در بازار صادرات گاز داریم؛ در دوره اول تحریم ها ما صادرات گاز به ترکیه داشتیم و در دوره دوم نیز صادرات گاز به ترکیه و عراق را داشتیم که در هیچ کدام از این دوره‌ها، صادرات گاز به این کشورها تحت تأثیر تحریم ها نبود؛ نه‌اینکه امریکا نخواهد صادرات گاز ایران را تحریم کند، بلکه در بازار گاز امکان جایگزینی به راحتی وجود ندارد.

وقتی از اردوغان در سازمان ملل سوال شد که چرا واردات گاز از ایران را به خاطر تحریم های امریکا قطع نمی کنید، گفت “نمی توانم در اوج سرما خانه های مردمم را بدون سوخت بگذارم” و این نشان می دهد که چقدر صادرات گاز می تواند استراتژیک باشد که حتی  کشورها تعاملات سیاسی شان را هم بر اساس آن تغییر دهند.

در بازار گاز کشوری مثل ترکیه، اگر این کشور بخواهد گاز کشوری دیگر را جایگزین واردات گاز از ایران کند، یا باید خط لوله جدیدی احداث کند که سرمایه گذاری و زمان نیاز دارد و یا باید پایانه ال ان جی احداث کند که باز هم مستلزم زمان و سرمایه است؛ پس جایگزینی واردات گاز از ایران در کوتاه مدت امکان پذیر نیست.

اگر ما در شرایط تحریم، به جای دو مقصد صادراتی، ۱۰ مقصد صادرات گاز داشتیم، مسلما در این بخش، درآمدهای پایداری داشتیم که امریکا نمی توانست آن را تحت تأثیر تحریم‌ها قرار دهد و تحریم درآمدهای ارزی ما از محل صادرات گاز، تقریبا برای امریکا شدنی نبود و ما تحریم ناپذیر می شدیم؛ این راهکاری است که ما باید در بلندمدت به سمت آن برویم.

در میان مدت نیز باید به سمت بازارهای در دسترس‌تر منطقه مثل عمان، پاکستان، افغانستان و افزایش صادرات گاز به ترکیه برویم و در بلندمدت  با صادرات قابل توجه گاز به کشورهای منطقه، یک درآمد پایدار و تحریم ناپذیر برای کشور ایجاد کنیم که می تواند اقتصاد ما را قوی کند؛ صادرات گاز علاوه بر درآمد، یک وابستگی متقابل نیز به همراه دارد.

۹۸/۱۱/۲۷

صادرات گاز ایران در یک نگاه

قراردادهای تجارت گاز ایران: ایران هم اکنون ۶  قرارداد تجارت گاز منعقد نموده است؛ قرارداد صادرات گاز به ترکیه، قرارداد صادرات گاز به پاکستان یا خط لوله صلح(IP)، قرارداد صادرات گاز به عراق که به دو مقصد مجزای بغداد و بصره است، قرارداد صادرات گاز به امارات موسوم به کرسنت، قرارداد واردات گاز از ترکمنستان و قرارداد تهاتر گاز با برق ارمنستان. نگاهی به ظرفیت مصرف گاز در کشورهای همسایه ایران نشان می دهد که این کشورها سالانه به بیش از ۱۱۰ میلیارد مترمکعب گاز نیاز دارند که تنها کشوری که می تواند به کمک خط لوله نیاز این کشورها را تامین کند ایران است. در حال حاضر ایران سالانه کمتر از ۲۵ میلیارد مترمکعب تجارت گاز با کشورهای همجوار خود دارد؛ در ادامه به بررسی وضعیت هر یک از این قراردادها پرداخته می‌شود:

۱ – قرارداد صادرات گاز طبیعی ایران به ترکیه طی قراردادی ۲۵ ساله و با حداکـثر حجم گـاز قابل تحویل ۱۳ میلیارد متر مکعب در سال، در تاریخ ۱۷/۵/۱۳۷۵ ( ۸ اوت ۱۹۹۶میلادی) با شرکت بوتاش ترکیه منعقد گردید، عملیات صادرات گاز به این کشور در ۱۹ آذر ماه سال ۱۳۸۰ آغاز شده است و تا سال ۱۴۰۵ اعتبار خواهد داشت. با وجود صرفه اقتصادی بالایی که صادرات گاز ایران به ترکیه برای طرفین دارد اما در طی سال‌های گذشته مذاکرات افزایش صادرات گاز ایران به ترکیه بی نتیجه بوده است. با توجه به انعقاد قراردادهای افزایش واردات این کشور از آذربایجان با خط لوله­ی موسوم به قفقاز جنوبی  و همچنین افزایش واردات از روسیه از طریق خط لوله­ی ترک استریم احتمال حذف ایران از بازار این کشور پس از اتمام دوره قرارداد فعلی نیز وجود دارد. در سال ۹۳ پیشنهاد افزایش واردات ترکیه از ایران در قبال تخفیف در قیمت گاز خریداری شده مطرح شد اما این پیشنهاد تا کنون به نتیجه ای نرسیده است.

۲ – قرارداد صادرات گاز ایران به پاکستان با نام خط لوله IP در قالب خط لوله صلح  ما بین شرکت ملی صادرات گاز ایران و شرکت ISGS پاکستان در تاریخ ۵ ژوئن ۲۰۰۹ (۱۵ خرداد ۸۸) به مدت ۲۵ سال منعقد گردید که تاریخ آغاز تحویل گاز طبیعی به پاکستان ۳۱ دسامبر ۲۰۱۴ و میزان حجم گاز طبیعی صادراتی ۸ میلیارد مترمکعب در سال تعیین گردید. عملیات احداث خط لوله این قرارداد در ایران با سرمایه گذاری بیش از ۲ میلیارد دلار از سال ۹۲ تا کنون علی رغم اجرای عمده بخش ایرانی این خط لوله متوقف بوده است. در طرف دیگر نیز بخش پاکستانی این خط لوله تاکنون هیچ پیشرفت فیزیکی نداشته است. کشورهای متخاصم ایران همچون امریکا و عربستان سعودی به دنبال آن هستند تا با اجرای خط لوله تاپی[۱] به عنوان رقیب خط لوله صلح از اجرایی شدن این خط لوله جلوگیری کرده و مانع از افزایش نقش ایران در بازار پاکستان و هند گردند.

۳ – صادرات گاز ایران به عراق نیز در طی دو قرارداد مجزا از دو مسیر بغداد و بصره صورت میگیرد. قرارداد فروش گاز به بغداد در تاریخ ۳۰/۴/۱۳۹۲ در بغداد و قرارداد فروش گاز به بصره در تاریخ ۲۰/۸/۱۳۹۴ در تهران با حضور وزیر نفت ایران و معاون وزارت برق عراق امضا گردید. بر همین اساس مدت قرارداد صادرات گاز ایران به بغداد ۶ ساله با حداکثر حجم صادراتی ۳۵ میلیون متر مکعب در روز است که از سال ۹۵ تا کنون در حال اجرا است و قرارداد صادرات گاز ایران به بصره نیز ۶ ساله با حداکثر حجم صادراتی ۲۵ میلیون متر مکعب در روز می‌باشد که حجم کمی گاز از این مسیر تا کنون به عراق صادر گردیده است. با توجه به نیاز عراق به گاز ایران جهت تامین برق و برنامه ریزی این کشور برای تامین گاز مورد نیاز نیروگاه‌ها از محل گاز همراه نفت میادین نفتی قراردادهای صادرات گاز به این کشور برای کوتاه مدت ۶ ساله منعقد گردیده است. در حالی که با افزایش تولید گاز همراه نفت عراق نیاز این کشور به گاز ایران کاهش میابد که  ایران می‌تواند با احداث واحدهای نیروگاهی جدید با ضمانت تامین گاز این واحدها از طریق ایران، صادرات فعلی گاز خود و حتی افزایش صادرات خود به این کشور را برای بلندمدت تضمین کند اما تا کنون اقدامی در این راستا از طرف ایران صورت نگرفته است.

۴- قرارداد صادرات گاز ایران به امارات موسوم به کرسنت برای فروش روزانه معادل ۱۴ میلیون مترمکعب، گاز ترش میدان سلمان است، که در سال ۱۳۸۱ مابین شرکت کرسنت پترولیوم و شرکت ملی نفت ایران منعقد گردید. مذاکرات اولیه این قرارداد از سال ۱۹۹۷ آغاز شد و در نهایت، سال ۲۰۰۱ (۱۳۸۱) به امضای تفاهم مشترک انجامید. بر اساس مفاد این قرارداد، مقرر شده بود که از سال ۲۰۰۵ با احداث خط لوله در خلیج فارس، گاز فرآورش نشده میدان سلمان که مخزن مشترک با ابوظبی بود به امارات صادر شود. به دلیل اختلاف طرفین در بندهای قرارداد از سال ۸۱ تا کنون معلق بوده و نهایتا به دادگاه بین المللی به جهت رسیدگی ارجاع گردیده است.

۵ – قرارداد واردات گاز از ترکمنستان در سال ۱۳۷۵ برای مدت ۲۵ سال منعقد گردید. بر طبق این قرارداد ایران سالانه تا ۱۲ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی از این کشور وارد می­نمود. اما نهایتاً در سال ۱۳۹۵ پس از ۲۰ سال به دلیل اختلافات مالی ترکمنستان صادرات گاز به ایران را متوقف نمود. ترکمنستان چهارمین کشور بزرگ دارنده ذخایر گازی است که دسترسی به آب‌های آزاد ندارد و تنها مسیر دسترسی آن به کشورهای طرف تقاضای منطقه از مسیر ایران خواهد بود بنابراین صادرات به ایران و یا از مسیر ایران بهترین گزینه صادرات گاز این کشور از لحاظ اقتصادی و سیاسی است. با این وجود چین با درک اهمیت ترکمنستان به عنوان یکی از منابع مهم تامین گاز طبیعی علی رغم بعد مسافت با این کشور اقدام به توسعه میادین این کشور و احداث سه خط لوله بزرگ برای انتقال گاز این کشور به چین نموده است و در حال احداث خط لوله چهارم از مسیر جدید نیز هست. به تازگی نیز روسیه با انعقاد قرارداد واردات گاز از ترکمنستان، ضمن احیای نقش خود در تجارت گاز ترکمنستان عملا جایگزین ایران در سبد صادراتی ترکمنستان شده است.

۶ – قرارداد تهاتر گاز ایران با برق ارمنستان در قالب دو قرارداد تحویل گاز و دریافت برق بین شرکت ملی صادرات گاز ایران به نمایندگی از شرکت ملی نفت ایران و نیروگاه برق حرارتی ایروان (Yerevan TPP) به نمایندگی از وزارت انرژی ارمنستان برای یک دوره بیست ساله در سال ۲۰۰۴ به امضا رسید. این قرارداد با ۲۸ ماه تاخیر و در تاریخ ۲۳ اردیبهشت سال ۱۳۸۸ (۱۳ می سال ۲۰۰۹) به ‌طور رسمی به بهره‌برداری رسید و هم اکنون نیز در جریان است.

 

فرصت‌های تجارت گاز ایران: علاوه بر ۶ قرارداد موجود تجارت گاز ایران با کشورهای همسایه خود، ایران ۶ فرصت تجارت گاز بالقوه دیگر نیز در دسترس دارد تا با توسعه آن‌ها سهم خود را در بازار تجارت گاز افزایش دهد. علاوه بر گزینه‌های ایران در افزایش صادرات گاز به عراق و ترکیه ایران فرصت صادرات گاز به افغانستان، هندوستان، عمان، کویت و صادرات از طریق ال ان جی و همچنین واردات از آذربایجان را در اختیار دارد. در ادامه به بررسی وضعیت کلی هر یک از این بازارها و گزینه‌های جایگزین تامین گاز آن‌ها به جای ایران پرداخته می‌شود.

۱ – افغانستان از جمله همسایگان ایران است که به دلیل کمبود منابع هیدروکربوری نیاز مبرمی به واردات انرژی دارد و به دلیل محدود بودن به خشکی بهترین مسیر واردات آن نیز از طریق ایران و یا ترکمنستان است. افغانستان در سال ۹۶ برای تامین سوخت نیروگاه‌های خود درخواست واردات گاز از ایران کرد و مذاکرات متعددی تاکنون بین طرفین برای صادرات گاز صورت گرفته که بی نتیجه بوده است. به طور همزمان نیز این کشور واردات از ترکمنستان را در دستور کار دارد و عملا خط لوله تاپی جایگزین واردات از ایران در این کشور در حال احداث است اما به دلیل نزاع‌های سرزمینی در مناطق تحت نفوذ طالبان این خط لوله کندی پیش می‌رود. در اخرین اخبار با اعلام حمایت طالبان از این خط لوله و اعلام تمایل عربستان برای سرمایه گذاری در این خط لوله روند پیشرفت این خط لوله تسریع یافته است.

۲ – هندوستان نیز با بیش از ۱ میلیارد جمعیت از جمله کشورهایی است که با توجه به رشد اقتصادی خود در سال‌های آتی می‌تواند متقاضی حجم قابل توجهی گاز ایران از طریق خط لوله باشد. توافق صادرات گاز ایران به این کشور از طریق خط لوله صلح در جریان بود که به دلیل فشارهای امریکا هند با بهانه ریسک عبور این خط لوله از پاکستان عملا از این توافق خارج شد. مذاکرات ما بین طرفین به منظور احداث خط لوله دریایی نیز  تاکنون بی نتیجه بوده است. همزمان با این موضوع نیز هندوستان به دنبال آن است تا با اجرای خط لوله تاپی اقدام به واردات گاز از ترکمنستان نماید.

۳ –  عمان نیز از دیگر کشورهای همسایه ایران است که در طی چند دهه گذشته متقاضی واردات گاز از ایران بوده است. نیاز عمان به واردات گاز علاوه بر تامین نیاز داخلی، تکمیل ظرفیت واحد ال ان جی این کشور نیز بوده است تا به نحوی ایران با بهره گیری از این واحد ال ان جی به صادرات ال ان جی بپردازد. مذاکرات صادرات گاز ایران به عمان پس از ۱۵ سال نهایتا در سال ۹۲ به توافق اولیه ما بین طرفین منتج شد. سند چارچوب همکاری‌های مشترک توسط شرکت ملی صادرات گاز ایران و وزارت نفت عمان در اسفند ماه ۱۳۹۲ در خلال سفر رئیس محترم جمهوری اسلامی به کشور عمان در مسقط به امضا رسید و موضوع احداث خط لوله صادرات گاز در دو بخش خشکی و دریایی در دستور کار قرار گرفت. بر اساس برنامه ریزی وزارت نفت انتظار میرفت صادرات گاز ایران به این کشور در سال ۹۷ آغاز گردد اما تا کنون این پروژه پیشرفت قابل توجهی نداشته است.

۴ – کویت نیز علی رغم داشتن منابع قابل توجه نفت اما از لحاظ گاز طبیعی نیازمند واردات است. عمده نیاز این کشور به واردات گاز در تامین سوخت مورد نیاز نیروگاه‌های خود در تابستان و همچنین نیاز گاز به تزریق به میادین نفتی به منظور نگهداشت تولید است. صادرات گاز ایران به این کشور از طریق خاک عراق با احداث خط لوله ۲۰۰ کیلومتری ممکن خواهد بود که این موضوع ایران را در صدر بهترین و اقتصادی تر‌ین کشورهای تامین کننده گاز این کشور قرارداده است. مذاکرات صادرات گاز ایران به کویت نیز بیش از ۱۵ سال است که جریان دارد اما همچنان بی نتیجه باقی مانده است. در مقابل کویت به منظور رفع نیاز گاز خود اقدام به واردات ال ان جی حتی از ایالات متحده نموده است و در همین راستا به تازگی قرارداد ۱۵ ساله واردات ال ان جی از قطر منعقد نموده است.

۵ – یکی از گزینه‌های صادارت گاز ایران به بازارهای دوردست، مایع سازی گاز در واحدهای ال ان جی و صادرات از طریق کشتی است. در همین راستا ایران سه پروژه ۱۰ میلیون تنی ال ان جی را تعریف نمود. از بین سه پروژه تنها در پروژه ایران ال ان جی بیش از ۲ میلیارد سرمایه گذاری شده است اما به دلیل مشکلات در تامین تکنولوژی مایع سازی و همچنین مشکلات در تامین سرمایه لازم برای احداث این واحد از سال ۸۶ تا کنون معلق بوده است. با توجه به قیمت‌های ال ان جی در شرق آسیا محتمل‌ترین بازارهای ایران در این زمینه بازارهای شرق آسیا همچون چین و ژاپن و کره خواهد بود.

۶ – از گزینه‌های بالقوه ایران در واردات یا سواپ گاز در منطقه می‌توان به آذربایجان اشاره کرد. مرز مشترک این کشور با ایران و دسترسی ایران به بازارهای تقاضا موجب گردیده تا یکی از بهترین گزینه‌های این کشور به منظور صادرات یا سواپ گاز ایران باشد همچنین شرکت ملی نفت ایران نیز در میدان گازی بزرگ این کشور شاه دنیز دارای ۱۰ درصد سهام می‌باشد. عدم تمایل ایران به واردات یا سواپ گاز این کشور موجب گردیده تا این کشور با احداث خط لوله قفقاز جنوبی اقدام به صادرات گاز به ترکیه و در ادامه به اروپا کند. در برنامه بلندمدت این کشور صادرات ۱۰ میلیارد مترمکعب گاز به اروپا و ۶ میلیارد مترمکعب به ترکیه قراردارد.

………………………………………………………………….

[۱] خط لوله صادرات گاز ترکمنستان به پاکستان و هند از مسیر افغانستان است که قرارداد آن ما بین ۴ کشور منعقد گردیده و بخش ترکمنستان آن تکمیل گردیده است اما به دلیل مشکلات امنیتی در افغانستان این بخش خط لوله متوقف بوده است. پاکستان و هند متعهد به تامین امنیت این خط لوله در صورت احداث آن شده اند.

۹۸/۱۱/۱۴

علت عقب ماندگی صنعت کشور از پیشرفت های نظامی

برنامه استوا در تاریخ ۵ بهمن ماه بر روی آنتن شبکه سه سیما جمهوری اسلامی ایران رفت

خلاصه ای از این برنامه که با حضور میلاد بیگی مسئول گروه صنعت اندیشکده امیرکبیر با موضوع علت عقب ماندگی صنعت کشور از پیشرفت های نظامی از شبکه سه سیما پخش شد در زیر آورده شده است:

به هیچ وجه نمی‌توان منکر تفاوت نتیجه ناشی از تفاوت مدیریت در دو حوزه خودروسازی و موشک‌سازی بود. به ویژه این که ما طی دهه‌های اخیر هم نتوانستیم از ابزارهای نرم برای جلوگیری از فساد و افزایش کارایی همانند شفافیت و سوت‌زنی بهره ببریم.لذا آنجایی که انگیزه‌های ایمانی بالاتر بوده که افراد فساد نکنند یا با محور توسعه بنگاه را حرکت دهند، موفق‌تر بوده است.
اما واقعیت ماجرا این است که آن‌ها هم در همان اکوسیستم‌های خودشان تعریف می‌شوند. شما در صنعت خودرو حتی اگر بهترین مدیران را هم داشته باشید، تا زمانی که توسعه فناوری به صرفه نباشد، تا زمانی که برای تصمیم‌گیری دستتان باز نباشد، باز هم محدود خواهید شد.

ما دوره‌هایی در صنعت خودرو داشته‌ایم که یکی از مدیران حوزه دفاعی و موشکی را به عنوان مدیر عامل صنعت خودرو قرار دادیم. اما باز هم دیدیم که در عملکرد، آنچنانی که باید تفاوتی ایجاد نشد.

تا زمانی که این اکوسیستم اصلاح نشود، تا زمانی که تداخلات نهادی اینقدر بالا است، تا زمانی که تصمیم‌گیران حامی و مشوق فناوری نیستند، تا زمانی که شما از طریق توسعه فناوری نتوانید سود کسب کنید و تا زمانی که انگیزه‌های بنگاه به سمت توسعه بنگاه هدایت نشود،در چنین شرایطی اگر بهترین مدیران را هم بگذارید، نمی‌گویم هیچ تفاوتی ایجاد نمی‌کند، اما تفاوت‌ها، تفاوت‌های خیلی جدی نمی‌تواند باشد.

شاخص ادراک فساد؛ تعلل‌های داخلی و گزارش‌های خارجی

گزارش جدید سازمان شفافیت بین الملل که ۳بهمن منتشر شد حاکی از آن است که ایران بر اساس شاخص ادراک فساد (cpi) با ۸ پله سقوط نسبت به سال گذشته در بین ۱۸۰ کشور جهان رتبه ی ۱۴۶ را کسب کرده است.اما این شاخص چیست و دقیقا چه چیزی را نشان می دهد؟

برخلاف تصور بسیاری از مردم، رسانه‌ها و حتی برخی کارشناسان که این شاخص را شاخص فساد نامیده و آن را نشان دهنده‌ی میزان فساد جاری موجود در کشور می‌دانند، این شاخص میزان ادراک عمومی و احساس مردم نسبت به فساد محیط و مسئولین را نشان می دهد.به عبارت دیگر این شاخص صرفا بیانگر احساسات و ادراک مردم است که این احساس و ادراک امکان دارد لزوما منطبق با واقعیت موجود نباشد،به طور مثال به دلیل هجمه های رسانه ای ، شایعات و یا رفتارهای مبهم برخی مسئولین ممکن است مردم نسبت به دستگاه حکومتی بدبین شده و احساس کنند که مفاسد زیادی در حال رخ دادن است اما در واقعیت فسادی در حال انجام نباشد یا اگر هم فسادی رخ می دهد میزان آن با تصوری که مردم جامعه دارند تفاوت فاحشی داشته باشد.

سازمان شفافیت بین الملل برای رتبه بندی کشورها بر اساس شاخص ادراک فساد از پارامتر ها و گزارش های مختلفی استفاده می کند که بررسی گزارش اخیر این سازمان نشان می دهد منابع و گزارش های مورد استفاده موارد زیر بوده اند:

۱۳ data sources were used to construct the Corruption Perceptions Index (CPI) 2019:

۱٫ African Development Bank Country Policy and Institutional Assessment 2018

۲٫ Bertelsmann Stiftung Sustainable Governance Indicators 2018

۳٫ Bertelsmann Stiftung Transformation Index 2020

۴٫ Economist Intelligence Unit Country Risk Service 2019

۵٫ Freedom House Nations in Transit 2018

۶٫ Global Insight Country Risk Ratings 2018

۷٫ IMD World Competitiveness Center World Competitiveness Yearbook Executive Opinion Survey 2019

۸٫ Political and Economic Risk Consultancy Asian Intelligence 2019

۹٫ The PRS Group International Country Risk Guide 2019

۱۰٫ World Bank Country Policy and Institutional Assessment 2018

۱۱٫ World Economic Forum Executive Opinion Survey 2019

۱۲٫ World Justice Project Rule of Law Index Expert Survey 2019

۱۳٫ Varieties of Democracy (V-Dem) 2019

اگر در منابع مورد استفاده سازمان شفافیت بین الملل دقیق شویم به وضوح مشاهده می‌شود که برخی از این منابع اصلا در ایران دفتری ندارند و یا در ردههای بالای مدیریتی تحت سیطره‌ی دولت‌های متخاصم جمهوری اسلامی ایران هستند که هر دوی این موارد به طور مستقیم یا غیر مستقیم موجب بدتر شدن رتبه ایران نسبت به کشورهای دیگر می‌شود.در بخش نظرسنجی‌ها نیز به طور دقیق مشخص نشده است که این نظرسنجی‌ها از چه اشخاصی و به چه شیوه‌ای انجام گرفته است که خود ابهامی جدی در دقیق بودن این رتبه بندی به وجود می‌
آورد.

به طور کلی با توجه به موارد بیان شده ،به گزارش مذکور در باب میزان دقیق فساد جاری در کشور نمی‌توان استناد قابل توجهی کرد اما نباید از واقعیت‌های موجود در جامعه ی ایران نیز غافل شد.اینکه در فضای حاکم در جامعه،مردم از فرایند‌ها ،عدم شفافیت و برخوردهای نامناسب گله مندند به وضوح قابل درک و سنجش علمی دقیق است.

برای ایجاد و افزایش اعتماد عمومی و همچنین کارامدی فرایندها پیشنهادات حقوقی و اجرایی زیادی مطرح شده است که برخی از آن ها موثر بودن و همچنین زود بازده بودن خود را در تجربه‌ی کشورهای دیگر نشان داده‌اند.اما سوال اصلی این است که چرا مسئولین، به خصوص دولت و مجلس، با توجه به شرایط محیطی موجود که  در آن، هرروز کشور مورد تهاجم شدیدترین حملات رسانه‌ای و ادراکی قرار می‌گیرد و از طرفی ناکارامدی‌ها و کژدستی برخی مسئولان اثرات این حملات را دو چندان میکند برای کاهش تبعات این حملات و همچنین بالا بردن اعتماد عمومی و به حداقل رساندن کژدستی‌های برخی افراد که مستقیماًٌ اعتماد و احساسات مردم را نشانه گرفته‌اند اقدامی انجام نمی‌دهند؟ چرا طرح‌هایی که در شرایط موجود به شدت کاربردی و عملیاتی بوده و حاصل تلاش شبانه روزی تیم‌های کارشناسی متخصص و جوان هستند در حال خاک خوردن در دبیرخانه‌های عرض و طویل است؟

چرا طرح سوت زنی که کارامد‌ترین روش کشف و مبارزه با فساد در دنیا لقب گرفته و ۵۰ درصد مفاسد توسط آن کشف می‌شود وهمچنین به دلیل ایجاد توان مردمی در بحث مبارزه با فساد اعتماد عمومی را با استناد به تجربیات سایر کشورها به شدت افزایش می‌دهد توسط دولت از لایحه ی شفافیت حذف شد؟ چرا مجلس که وظیفه ی نظارتی و قانون گذاری دارد با دولت همراهی کرده و کمیسیون حقوقی طرح سوت زنی را در دستور کار خود قرار نداد؟!

بحث شفافیت در ساختارها که به وسیله‌ی سامانه‌های شفاف‌ساز  و عزم مسئولان به راحتی قابل انجام است چرا اجرایی نمی‌شود؟ یا اینکه چرا برای مرتفع کردن بحث تعارض منافع مسئولان که موجب وقوع فساد و کاهش اعتماد عمومی می شود عزمی وجود ندارد؟

عدم پاسخ به سوالات و ابهامات ذکرشده می‌تواند یکی از عوامل اصلی باورپذیر شدن آمار‌های اعلامی از سوی  سازمان‌های بین‌المللی باشد که اتفاقا اغلب آنها نیز بر اساس مستندات نه‌چندان دقیق احصا شده است.

مطمناً اگر بسترهای اعتماد ساز درون کشور ایجاد شده و با عزمی جدی طرح های مذکور اجرایی شود سازمان های بین المللی نیز نخواهند توانست با آمار سازی افکار عمومی ایرانیان را هدف قرار داده و موجب دلسردی های احتمالی شوند.

از سازمان‌هایی که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم توسط دولت‌های بعضاً تروریستی مثل دولت آمریکا تغذیه‌ی مالی می‌شوند نمی‌توان انتظار صداقت کامل داشت اما آیا انتظار استفاده از شیوه‌های مدرن حمکرانی که باعث افزایش اعتماد عمومی در کنار افزایش کارامدی و کاهش چشمگیر فساد می‌شود از برخی مسئولان نیز انتظار بیهوده‌ایست؟!

۹۸/۱۱/۰۵

تحلیل شکست عرضه نفت‌خام و موفقیت عرضه فرآورده‌های نفتی در بورس انرژی

طی سال گذشته طرح عرضه نفت در بورس انرژی با شکست مواجه شده‌است؛ در مقابل عرضه فرآورده‌های نفتی در بورس با موفقیت نسبی همراه بوده است. نتایج کاملا متفاوت عرضه این دو محصول در بورس انرژی، ریشه در تفاوت «ساختار بازار» این دو محصول دارد که در این نوشتار به آن پرداخته می‌شود.

با خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ۹۷ و ایجاد اخلال در روند خرید و فروش نفت‌خام ایران توسط آمریکا، عرضه نفت‌خام در رینگ صادراتی بورس انرژی به‌عنوان راهکاری برای مقابله با تحریم‌های نفتی بر صادرات نفت کشور، مطرح شد و به طرح «بورس نفت» شهرت یافت.

فروش نفت‌خام در بورس انرژی طی مصوبه‌ای از سوی شورای عالی هماهنگی اقتصادی با هدف تنوع در روش‌های فروش نفت در شهریورماه سال ۹۷ به تصویب رسید و اولین عرضه نفت‌خام در بورس انرژی با حجم یک میلیون بشکه نفت‌خام سبک در ششم آ‌بان‌ماه ۹۷ صورت گرفت.

طی این عرضه ۳۰۰ هزار بشکه نفت به فروش رسید و در بیستم همان ماه ۷۰۰ هزار بشکه باقی‌مانده به‌عنوان دومین عرضه نفت مورد معامله قرار گرفت.

اما بعد از عرضه دوم نفت در بورس انرژی، عرضه‌های بعدی با عدم تقاضا مواجه شد. البته با توجه به نحوه فروش نفت در دو عرضه اول و عدم تقاضا برای خرید این محصول در نوبت‌های بعدی عرضه، برخی کارشناسان در واقعی بودن معاملات دو عرضه ابتدایی شک‌هایی را مطرح کرده‌اند.

در حال‌حاضر همچنان عرضه‌های نفت‌خام در رینگ بین‌الملل بورس انرژی بدون تقاضا مانده است، به‌طوری که بنابر آمار معاملات بورس انرژی در سال‌جاری (۱۳۹۸) به‌جز یک نوبت عرضه در اردیبهشت‌ماه با حجم ۷۰ هزار بشکه نفت، ۲۹ عرضه دیگر نفت‌خام در رینگ ‌بین‌الملل بورس انرژی بدون خریدار بوده است.

در مقابل با نگاهی به تاریخچه عرضه فرآورده‌های نفتی در بورس می‌توان دید بورس انرژی پس از تاسیس از سال ۱۳۹۰ به عرضه فرآورده‌های نفتی در کنار دیگر حامل‌های انرژی پرداخته است. در این میان عرضه فرآورده‌های نفتی در بورس هم در رینگ داخلی و هم در رینگ بین‌الملل با استقبال متقاضیان همراه بوده است.

به‌عنوان مثال از ابتدای سال‌جاری تا اواسط آذر رینگ بین‌الملل بورس انرژی ایران شاهد معاملات انواع فرآورده نفتی به ارزش ۱۶۰ هزار میلیارد ریال است. بنابراین بورس به‌عنوان ابزاری که بازار را گسترده‌تر و ارتباط بین عرضه و تقاضا را در بستری شفاف تسهیل می‌کند در عرضه فرآورده‌های نفتی کارآمد بوده‌ است،

کمااینکه مطابق اظهارات وزیر نفت «در بخش عرضه فرآورده‌های نفتی در رینگ صادراتی بورس انرژی بیش از اندازه‌ای که انتظار می‌رفت موفقیت حاصل شد و تا مهرماه ۹۸ بیش از ۹۰۰ هزار تن فرآورده نفتی از این طریق عرضه شده است» و انتظار می‌رود معاملات انواع فرآورده نفتی از طریق رینگ صادراتی بورس انرژی ایران آینده روشنی را پیش‌رو داشته باشد.

با مقایسه میزان فروش دو محصول نفت‌خام و فرآورده‌های نفتی در بورس می‌توان گفت به‌رغم موفقیت نسبتا خوب عرضه فرآورده‌های نفتی، عرضه نفت در بورس انرژی با شکست همراه بوده است.

اگرچه موافقان عرضه نفت‌خام در بورس انرژی همچنان برخی دلایل فنی جزئی را برای توجیه عدم موفقیت بورس نفت ارائه می‌کنند؛ با وجود این باید دلیل اصلی تفاوت در نتایج عرضه این دو محصول در بورس انرژی را تفاوت در نوع «ساختار بازار» نفت‌خام و بازار فرآورده‌های نفتی جست‌وجو کرد.

حال که تب و تاب ارائه این طرح به‌عنوان راهکار مقابله با تحریم نفت فروکش کرده است؛ تحلیل علل شکست این طرح حائز اهمیت است تا در آینده نیز تصمیمات مشابه با دقت نظر بیشتری اتخاذ شود.

از نظر ساختاری بازار نفت یک بازار یکپارچه و جهانی است؛ به این معنی که عمده نفت جهان با کشتی نفتکش حمل می‌شود و در نتیجه نفت‌خام در سراسر دنیا قیمت نسبتا یکسانی دارد. همچنین فروش نفت در این بازار دارای ویژگی‌های زیر است:

محدود بودن بازیگران: بازار نفت به بازیگرانی مشخص در حوزه‌های تولید و مصرف محدود است؛ یعنی تولیدکنندگان و فروشندگان نفت در دنیا مشخص و مصرف‌کننده‌های نهایی نیز فقط پالایشگاه‌های با شناسنامه و کاملا قابل شناسایی هستند.

بزرگ بودن ابعاد تجارت نفت: عمده فروش نفت‌خام جهان در حجم‌های بزرگ و به‌وسیله نفتکش صورت می‌گیرد. همچنین تراکنش‌های مالی مرتبط با محموله‌های نفتی به‌دلیل حجم بزرگ محموله‌ها رقم‌های قابل‌توجهی است. بزرگ بودن ابعاد تجارت نفت، موجب می‌شود فروش نفت به راحتی قابلیت دور زدن و ایجاد پوشش نداشته باشد و از طرف دیگر انتقالات مالی مرتبط با آن نیز با دشواری زیاد روبه‌رو شود.

شناسنامه‌دار بودن نفت: نفت هر مخزن نفتی دارای ویژگی‌های منحصربه‌فرد فیزیکی و شیمیایی است که اصطلاحا «شناسنامه» آن نفت خوانده می‌شود. به این معنی که به کمک تست‌های استاندارد از نفت‌خام، می‌توان پی برد که این نفت متعلق به کدام کشور و حتی کدام مخزن است.

این ویژگی‌ها موجب می‌شود در شرایط تحریم «ریسک خرید» نفت ایران برای خریداران نهایی نفت (پالایشگاه‌های جهان) افزایش یابد. در واقع بالا بودن احتمال شناسایی و جریمه شدن پالایشگاه‌ها از سوی آمریکا، موجب نخریدن نفت ایران توسط پالایشگاه‌ها می‌شود.

نخریدن نفت توسط پالایشگاه نیز به نوبه خود منجر به عدم خرید نفت ایران توسط تاجران نفت می‌شود؛ بنابراین طبیعی است که هیچ تاجری حاضر نمی‌شود نفت ایران را از بورس انرژی خریداری کند.

این درحالی است که می‌توان گفت بازار فرآورده‌های نفتی تا حدودی منطقه‌ای است و به دلایل زیر از نظر ساختاری نسبت به بازار نفت متفاوت است:

مشتری‌های فرآورده‌های نفتی گسترده‌تر و خردتر هستند، به‌عنوان مثال می‌توان در کنار مرز افغانستان بنزین را به راحتی به فروش رساند و خریدار نیز بنزین را در اولین شهر افغانستان به فروش برساند. همچنین شیوه‌های متنوع دریایی و جاده‌ای و ریلی حمل بسیاری از فرآورده‌های نفتی امکان ردیابی این محصولات را به شدت کاهش می‌دهد.

محموله‌های فرآورده‌های نفتی امکان انتقال با حجم‌های کوچک را دارند و به همان نسبت تراکنش‌های بانکی مرتبط با آن در حجم‌های کوچک‌تری صورت می‌پذیرد که این موضوع کار تجارت را در این بازار بسیار تسهیل می‌کند.

  فرآورده‌های نفتی همچون بنزین و گازوئیل برخلاف نفت‌خام شناسنامه مشخصی نداشته و امکان شناسایی مبدأ آنها وجود ندارند.

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت در زمان تحریم «ریسک معامله» با ایران در بازار نفت‌خام بسیار بیشتر است و امکان شناسایی خریدار نفت‌خام ایران و تحریم یا جریمه شدن آن توسط آمریکا وجود دارد. بنابراین برای فروش نفت باید راهکاری اندیشیده شود که ریسک را برای خریداران نفت ایران کاهش دهد و چون «بورس نفت» این قابلیت را ندارد، عملا نمی‌تواند راهکاری مناسب برای فروش نفت به‌شمار ‌آید.

در مقابل چون در بازار فرآورده‌های نفتی امکان شناسایی معاملات و در نتیجه ریسک برای خریدار کاهش یافته است، بورس به‌عنوان ابزاری که ارتباط بین عرضه و تقاضا را تسهیل می‌کند، می‌تواند در جهت افزایش فروش این محصول مثمر‌ثمر واقع شود.

۹۸/۱۱/۰۵